تذکراتـــــ امـام زمانـــی

حرف دلــــ ♥ های یکــــ محبــــــ | متن تدکری -- شعر --سخنرانی --سرود--کلیپ |

۲۲ مطلب با موضوع «دل نوشته های مهدوی» ثبت شده است

مشق شبـــــــ

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۱۳ ب.ظ

مشق شب انتظار

مشـــق جریـــمه ی اِمشــب 

ســیــصــد و ســیــزده بـار بنویــس 

آقایـــے ڪـہ یـــادش نبــــودم ...

در قُنـــوت ِ نمـــازش یـــادم ڪـَـرد ... 

˙·٠• اَلّلـهُـــــمَّـ عـجّــــل لِـوَلیِّــڪَـــ الـفَـــرَج •٠·˙

سلام بر مهـــــدی!!!

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۶ ق.ظ

salam


سلام بر مولای مهربانیـــــــــــــــ ها

السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)

قول می دهیم که امروز مهــدی پسند باشیم

قول مـــا!!!

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۵۳ ب.ظ

به نام خدا
 

ببخشا


هوا گرفته بود. از پنجره ی اتاقم به آسمون غم گرفته خیره شده بودم. آسمون مثل دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه بود.

داشتم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه فکر می کردم. داشتم به خودم و اعمالم فکر می کردم.

به شرمندگیم در مقابل حضرت، به اینکه چقدر قول و وعده و وعید الکی میدم به خودم و خودش و خیلی زود می زنم زیر همه چیز،

به این که چقدر زود بی هیچ توقعی تو جای جای زندگیم کمکشو ازم دریغ نمی کنه اما من حتی در پی یه تشکر ساده ازش برنمیام،

این که همیشه چقدر ازش توقع دارم و حتی گاهی چقدر ازش گلایه می کنم اما اون بازم مهربونیشو سرازیر زندگیم می کنه.

[ سَجیِتُکُمُ الکَرَم و عادَتُکُمُ الاحسان.] در این احوال بودم که بغضم ترکید. مثل همیشه سرمو رو پاش تصور کردم که داره پدرانه نوازشم می کنه.

گونه هام خیس شد. ازش عذر خواهی کردم بابت همه چی. بازم مثل همیشه بهش قول دادم.

نمی دونم چقدر پای قولم می مونم. کاش حداقل یه زمان چشمگیری باشه.
 

نگاه منتظِرِ تو به چشمِ خیسِ دعایم      پدرمراتوببخشا پدر مرا تو ببخشا

 

بـــــدون تــــــــو

سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۱۳ ب.ظ

یا اباصالح المهدی



بــــــــــــی تویی در زندگـــی ما مــــوج مــی زنـد
و بــــــــــــی تویـی یعنی نیـــستــی
آقـــــا شعـــار نــمی دهـــم، الانـم که بـــــــــدون تــو زنـــــده ام 
مـــــرده ای متــحـــرک بیـــش نــیــستــــم 

پ.ن: منظور از بی تویی،بدون یاد و رضایت امام زمان(عج) زندگی کردن.

ماء مــعیـــن

پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۵۸ ب.ظ

ماء معین


یا صـاحـب العصــر والــزمـان(عج)


گمشده ای به عظـــمـــت تو داریــم ولی عیـــن خیالـمــان هــم نیــسـت...

مگر می شود زندگی بدون آب ؟....
مگر می شود زندگی بدون هوا؟....
مگر می شود؟؟؟؟ :'(

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ

(سوره ملک، آیه 30)

شــب یـلـدا

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۰۳ ق.ظ

yalda night

به نام خدا

 

یادش به خیر اون روزها . .. هر سال شب یلدا که می شد لباس زمستونی می پوشیدیم ،

می رفتیم تو حیاط می نشستیم روی تختی که آخر تابستون جمع شده بود و تا تابستون بعد فقط یک شب یلدا پهن می شد .

پدر بزرگ هم که خیلی سرمایی بود یک پتوی گرم دور خودش می پیچید و می شد گل مجلس . همه نوه نتیجه ها از ریز و درشت به حرفهاش گوش می دادیم .

انگار از ته دل همه ما حرف می زد. یه جورهایی به دلمون می نشستجهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب بروید....

 

دلتنگــــی هــای جـمـعــه

جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۲۱ ب.ظ

یا صاحب الزمان


گـــــاهــی

از شــــدتِ دلتنـــــگی

می‌شـــــود فهمیــــد کـــــه جمعـــــه اســـت...


* اللهـــــــم عجــل لولیک الفـــرج *

شرمندگی

دوشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۰۸ ب.ظ


بقیه الله


نمی دانم در دفتـر امام زمان(عج) جزو چه کسانی هستم!

ولی این را خوب می دانم که آنطــوری که بایــد باشــم نیستـــم....

شرمنـــدتـــم آقــــای خوبی هــا

مَــنِ بــی تـــــو

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۱۴ ق.ظ

یا مهدی


و چـــه فرقـــی می کنــــد

جمعه یا شنبـه یا هر روز دیــــگر

وقتی روزهایـــمان بی یــاد تو می گـــذرد...

و مَـــنِ بــی تــــــــو، یعنـــی مـــــرده ای متحرکـــــــــ ....


الــلـــهم عجـــل لـــولیـــ♥ـــک الــفـــــرج

جمعه به جمعه

جمعه, ۱ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۴۹ ب.ظ

غروب جمعه


جمعهــــ به جمعهـــــ

شــاید ، آن هم شــاید ، نبودنت حـــــس شــود 

آن هــــم منتـــش بر ســـــر بغض های غـــروب جــمعه هاستــــ

راســـــتی آقـــای من ،
آمــدی بیدارمـــان کن ...